۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

انتخابات پارلمانی

بازهم تنور انتخابات داغ شد ولی این بار انتخابات پارلمانی.انتخابات برای من اما یادآور جنجال ها، تقلب،ب الاکشیدن تنشهای قومی منطقه و صد مسئله دگر است.امروز لست تعداد کاندیدا ها ولایت غزنی و چند ولایت دگر را دیدم، چیزی که برایم برجسته می نمود،تنوع نامزد ها بود ولی قشر ملا و به اصطلاح فرماندهان جنگ تا حدود زیادی نسبت به دگر اقشار جامعه سنگینی می نمود.مالستان زادگاه من به تناسب انتخابات گذشته سه کاندید کمتردارد و جاغوری و قره باغ همچنان تعداد زیادی کاندید دارد.

در نگاه اول میشه گفت انتخابات یک پدیده ای نسبتا نو است و عوارض اش هم تا حدودی زیادی طبیعی است. ولی وقتی کمی بیشتر دقت کنی این لست بلند بالا با تنوع زیاد می تواند ناشی از عوارض متعدد باشد.برعکس کشورهای دگر که نامزدها بیشتر با اهداف مشخص و نسبتا حرفه ای تراند و در مورد تجربه و تخصص کافی دارند. در افغانستان اما،قضیه شکل دگر دارد.خیلی ها بخواطر نداشتن کار مناسب وارد عرصه ای رقابت می شوند.کسانی هم قبلن قومندان بوده اند و حال با عوارض قومندان بودن دچار اند و بنا خود را کاندید می کنند.برخی دگر از طرف احزاب کاندید می شوند و انگیزه ای آنها یا رفتن به پارلمان است ویا هم حداقل جلوگیری از ورود نماینده حزب رقیب در خانه ای ملت. و از آنجا که افغانستان جامعه ای قومی است، بعضی هم به خواطر منافع شخصی خود وارد کارزار انتخاباتی می گردند،گفته می شود این افراد از قوم رقیب پول می گیرد تا رای یک قوم مورد نظر را تقسیم نموده و در نتیجه تعداد کمتری از آنها به خانه ملت را یافته و تاثیرگذاری کمتری در شکل دهی تصمیمات پارلمان داشته باشند.

ولایت غزنی با داشتن خصوصیات چند قومی، حضور احزاب مختلف و اکثرا رقیب، حضور پر رنگ روحانیون و فرماندهان جهادی از این قاعده مستثنا نیست. این ولایت دارای 11 کرسی در پارلمان کشور است و رای دهی در سطح ولایت برگزار می شود و به تعداد کرسی ها افرادی که دارای بلند ترین رای اند به پارلمان را ه می یابند.تعداد زیادی از افراد که کاندید نموده اند مربوط به قشر جلیله روحانی و سران قبیله ها(مناطق پشتون نشین) و فرماندهان وقت جهادی اند خود را نامزد نموده اند ولی تعداد کمی مکتب خوانده و استاد دانشگاه و فعالین حقوق بشر نیزدیده می شوند.البته تعداد شان کم است و شاید از تعداد انگشتان دودست تفاوت نکند.

ولایت غزنی با توجه به انتخاب شدن اش به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام نیازمند توجه بیشتر و نمایندگان متعهد و دلسوز است.این ولایت دارای مشکلات عدیده ای است که مسئولین تاکنون تنوانسته اند به این مشکلات رسیدگی نمایند و یا هم سهل انگاری کرده اند که گزینه دوم بیشتر عقلانی به نظرمی آید. حال اگر مشکل امنیت را هم در نظر بگیریم،متوجه خواهیم شدکه ما با چه مشکلاتی دست به گریبانیم و حل اینها نیازمند یک اراده قوی و نمایندگان و مسئولین دلسوز است و این می تواند انتخاب نمایندگان اصلح را دشوار و دقیق تر سازد.

واما ولسوالی های مالستان،جاغوری، قره باغ،جغتو و برخی دگر ولسوالی ها در انتخابات کذشته بیشترین آسیب را از ناحیه تعدد کاندیداها تجربه نمود.زیرا تقریبا نتوانستند نماینده ای در پارلمان داشته باشند که صدای شانرا بلند نماید (به استثنای شاه گل رضایی که به لطف زن بودن به پارلمان راه یافت).با توجه به تجربه ای تلخ که این ولسوالی ها داشتند انتظار می رفت که این بار درس عبرت گرفته و تعداد کمتر نامزدها را معرفی نمایند ولی ظاهرا که این طور نبوده و همان علل که در بالا به آن اشاره کردم هنوز کارایی خود را نشان داده است.

و اما دراین میان مالستان بیش تر از همه متضرر شد، زیرا هیچ نماینده در پارلمان گذشته نداشت.مالستان با توجه به دور افتاده بودنش و نیز طبیعت آرام مردمش در این چند سال گذشته کمتر مورد توجه بوده و به فراموش شده ترین ولسوالی تبدیل شده است.زیرا ازیکسو امنیت در ان حاکم است و از سویی دگر هم طالب در آن نفوذ ننموده و اگر مشکل هزاره بودن اش را هم اضافه نمایید متوجه می شوید که قضیه از چی قرار است.

البته مالستانی ها مقصر اند که نه امنیت خود را خراب می کنند و نه طالب می شوند و بد تر ازآن نماینده هم نمی توانند در مجلس ملی بفرستند. این بار بجز منطقه مکنک که کاندید ندارد بقیه مناطق ماشاالله دوتا سه تا دارند.
از خوردک زاییده هما سلطانی- فعال حقوق بشر
از میرادینه آقای چمن شاه اعتمادی- روحانی
از شنده آقای محمدعلی اخلاقی- استاد دانشگاه و جامعه شناس (او در انتخابات گذشته هم کاندید بود).
از غیغتو یک نفر
از پشی دونفر و بلاخره
از سوکه یک نفر خانم آمنه مجاهد فرزند بستان مجاهد.
با توجه به رغبت کم مردم به رای دهی و تعداد زیاد کاندیداها در ولایت غزنی می شود گفت شانس این ها برای تکیه زدن به چوکی وکالت برای این ولسوالی دور از انتظار می نماید مگر این که فرجی شود و حوادث غیر قابل پیش بینی در را ه باشد.البته نحوه ای کمپاین هم می تواند تاثیر گذار باشد ولی درکل نمی تواند تعیین کننده باشد.

و اما من چرا در مورد مالستان نوشتم.باید بگوییم اینجا صفحه ای دیدگاه های شخصی ام است و من مجبورم که در همین مسیر مالستان رفت و آمد کنم.پدر و مادر و دوستانم در مالستان زندگی می کنند.راه های مالستان نیاز به پخته کاری دارد.مردم واقعن چیزی از دولت کرزی تا این موقع عاید شان نشده.فساد بیداد می کند.رشوه گیری بیک رسم عادی و روزمره تبدیل شده است.سطح زندگی مردم نسبت به قبل تغییر نکرده است و حل این مشکلات نیازمند یک نماینده صادق و دلسوز است تا صدای مردم را در پارلمان کشور بلند نماید و به کوهی از مشکلات مردم نقطه پایان بگذارد و مهم تر ازهمه من بخواطر دیدن پدر و مادر و دوستانم این همه از رفت و آمد در سرک های که به زحمت به آن ها میشه سرک خاکی گفت اذیت نشوم.
خداکند  جوانان و متعهدین به مردم غزنی چاره ای بیندیشند و تا رسیدن روز انتخابات بتوانند این مشکل راه حل نمایند.



۱ نظر:

م.طاهریان گفت...

سلام خدمت پویش عزیز
واقعا چیزهای خیلی مفید را مطرح نموده بودید، خوب امیدوارم که همه در این انتخابات برای مردم خود باشد تا به نفع شخصی؛ و از مالستان هم که ذکر نموده بودید امید می رود که چند تن آنها عقب نشینی نماید و جای را برای کسانی دیگر واگذار نماید. به امید کامیابی آنها
م.طاهریان