۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

ضحاک هم به یاران رفته اش پیوست

"هرگز از مرگ نهراسیدم / ا
گرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود/باری ترسم از مردن در سرزمینی است/که مزد گورگن فزونتر از جان آدمی باشد
از ضحاک دژ پولادین بامیان بگویید؟"
     وقتی فیسبوک را باز کردم آقای انتظار شعر بالا را درکنار عکس جواد ضحاک ریئس شورای ولایتی بامیان شریک ساخته بود.  لحظه ی مبهوت ماندم، ولی بعدمتوجه شدم که ضحاک دگر نیست. بقول والی پروان بدن  اقای ضحاک را نزدیک پل رنگان سیاه گرد در دره غوربند یافته اند.چهار روزی میشد که مردم بامیان منتظر بودند ضحاک برگردد و ریئس شورای شهر شان باشد ولی اینطور نشد.ضحاک رفت و برنگشت...
      ضحاک از یاران نزدیک آقای مزاری بود و یک بار نیز بخاطر بابه زخمی شده بود. و نیز او بود که بعد از شکستن مقاومت غرب کابل خانواده ی استاد مزاری را به خارج از کشور انتقال داده بود. آقای ضحاک با جوانان پیوند نزدیک داشت و برای پیشبرد امور از افکار روشنفکران استفاده میکرد. او از منتقدان جدی دولت مرکزی  و سیاست های یک بام و دوهوایش راجع به مناطق مرکزی بود، چنانچه در حرکت مدنی کاهگلکاری سرک نقش محوری داشت.
وقتی برای اولین بار بخاطر انجام کارهای رسمی وظیفه ام بامیان رفتم، تصادفا مهمان ضحاک شدم . اولین بار بود با جواد آشنا شدم.بعد از ظهر عاشورا بود و بعضی دوستان خبرنگار در خانه ی او آمده بودند تا گزارش روز عاشورا را درکابل ارسال نمایند. دوست داشت در بحثها بیشتر شنونده باشد. به شوخی با مهرآیین گفت مهدی شما که ادعای روشنفکری دارید، باید راه حل بدهید تا ما بتوانیم سهم بامیان را از دولت مرکزی بگیریم. دوست داشت موضوعی را به بحث بکشد و بعد خودش به هردو طرف بحث شنونده باشد. فکر میکنم بامیان یکی از فرزندان صدیق اش را از دست داد. هنوز زود است مشخص شود کیها عامل این فاجعه بوده است.
فقدان او را به خانواده، یاران و تمامی مرد م افغانستان تسلیت میگویم و برای او آرامش ابدی آرزو دارم.

۵ نظر:

آزاد گفت...

روحش شاد و یادش گرامی باد ...

دانش گفت...

روح ضحاک شاد باد! و ما را هم خداوند ياری کند که به هوش بياييم و به هوش باشيم.
پويش عزيز ديريست که احوالی از ما نمی گيری و برايت خيلی ديق شده ام.
ما که سر ميخانيکی به شما زده نمی توانيم ولی سر الکترونيکی که زده می توانيم گه گاهی سراغ تان را از اين راه می گيريم.
دلم گرميد پويش جان به اين گفتار داغ تو
الهی هرچه طالب هست قربان الاغ تو
موفق و خوشحال باشی

ناشناس گفت...

روحش شاد باد و بهشت برین جایش

در ضمن شهید ضحاک به ضرب گلوله شهید شده و من خودم جنازه اش را دیدم بعضی کسان دقیقأ نمی دانند و می نویسند جسد بی سر که واقعیت ندارد

محمد رضا گفت...

با عرض سلام و احترام خدمت برادر نهایت گرامی ...
وبلاگ زیبایتان را مطالعه کردم خوشحال میشوم بنده را با نام "بامیان آنلاین" در لینک پیوندهای خود قرار دهید و در قسمت نظرات پیام بگذارید که دوست دارید بنده شما را با افتخار و میل با چه نامی لینک کنم با احترام محمد رضا

خانم خاوری گفت...

بادرود....
روح شهید ضحاک وسایر شهدای کشور شاد باد!
واقعا جای تاسف است که چنین شخصیت ها و مقامات شایسته و با سوادخود را به این اسانی از دست میدهیم.ومن همیشه در تحیرم که چراچنین رفتاری را با انسانها انجام میدهند که تمام خاصیت حیوان است نه انسان وچرادرقرن21که جهان در فکرترقیست ما افغانها باگروهک کوچک بی دین طالب دست و بنجه نرم میکنیم؟
برای من دردناک است وقتی عضوی از اعضای فامیلم از منزل بیرون میشوند تابرگشتن انها امیدی نباشد!چرا وبه چه دلیل مجبور هستیم که در چنین حالت زندگی کنیم؟ارزوی بزرگ من اینست تا روزی فرا برسد که وطنم را با صلح وارامی ببینم وشاهدترقی و اسایش مردم خود باشم که برای تحقق ان خالصانه خدمت میکنم واز همه هموطنانم خواهانم که نیز در این عرصه کوشا باشندتاحرمت خون شهدا حفظ شده تا به دست فراموشی و بیهودگی سبرده نشود.بس به امید سرنگونی این گروهک بی دین و صلح و ارامی کشور