۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

الهه سرور

هرچند این زمانه دلم تنگ است
امروز بی بهانه دلم تنگ است

این شعر آغازین آهنگ  نو الهه سرور پدیده ی جوان، با استعداد و با ذوق کشور ماست. چند و چندین بار به این آهنگ گوش دادم و لذت بردم. صحنه پردازی جالب، موسیقی آهنگین ، شعر خوب و بالاخره صدای مسحور کننده ی خانم الهه از آن یک آهنگ استثنایی و در نوع خود بی نظیر ساخته است.

چندی قبل هم آهنگ جدید دگری بنام سنگسار از این خواننده وارد بازار شد. راستش بازار  را که نمی دانم  اما من آنرا در سایت جمهوری سکوت ، پس از یک مصاحبه طولانی آقای بودا با خانم سرور ، یافتم و دیدم. این آهنگ هم مثل همه ی آهنگ هایش ناب و بی نظیر بود. صدای محکم اعتراض و فمینستی  در هرتن و پیچش آوایی این آهنگ هویدا بود. سنگسار، واکنش نقادانه ی یک زن در جامعه ی پسا طالبانی افغانستان و شاید هم فریاد خشم یک زن پس از سالها سکوت بود.

من اما، برای الهه نگرانم. برای حاشیه های که خاسته و یا نا خاسته برایش می سازد، نگرانم. نگرانم جامعه افغانستانی ها با فرهنگ و آداب آنچنانی الهه را برنتابند. من نگران ام اتفاق بدی برایش نیافتد. عکس های که این روزها از الهه ی با سر کچل، الهه ی با دوستان اش در حال تفریح و.... پخش می شود و بالاخره آهنگ اخیرش که بدون پوشش ظاهر می شود، دلیل نگرانی من است.

می ترسم حاشیه ها بر هنر الهه فایق آید. می ترسم صدای اعتراض الهه ی با استعداد را خاموش کنند. کم هم نیستند کسانی که چشم دیدن او را ندارد. همگان دیدیم که با وجود صدای زیبا یش، چطور در مراحل اول برنامه ی " ستاره افغان" ناباورانه حذف شد. تلاش تلوویزیون طلوع برای بازگرداندن او نیز بی نتیجه می ماند. نباید از کنار آن اتفاق بسادگی رد شد. باید آنرا جدی گرفت.

شاید "شیما رضایی" را بخاطر دارید. او مجری تلویزیون طلوع بود و خیلی زود، قبل ازینکه به پختگی برسد، شغل اش را از دست داد و بعد هم که حذف اش کردند. شاید افغانستان از آن زمان تغییرات زیادی بخود دیده است. شاید حساسیت ها تاحدود زیادی کاسته شده باشد. اما هنوز افغانستان، افغانستان است. بقول سمیع حامد شاعر معاصر:"پرده بالا رفت و پایین آمد اما، ما همان....." هنوز تغییر زیادی نکرده است.

هنوز آن مصاحبه الهه را در مرحله اول گزینشی  ستاره ی افغان بخاطر دارم. الهه در همان مصاحبه می گوید:" من میخواهم هنرمندی باشم که مردمم می خواهد نه آن هنرمندی  که مردم دوست ندارد". آیا الهه به این قول اش وفادار است؟ التبه من نمی خاهم زندگی شخصی کسی را زیر سوال ببرم. من به سلیقه و زندگی شخصی اش احترام دارم، اما من نگران ام ، نکند کسانی این چیزها را بهانه قرار داده و سد راهش شود و الهه نتواند آنطورکه می خواهد هنرش را در خدمت اجتماع قرار دهد.

برای الهه و طرفداران اش درود می فرستم و امیدوارم با هنرش سنگی – مانعی را از پیشروی زنان بردارد نه اینکه بهانه ی بدست غرض ورزان بدهد.

۱۵ نظر:

م.طاهریان گفت...

سلام خدمت استاد محترم
واقعا در این روزها به مسایل خیلی عمده اشاره می کنید. وقتی مصاحبه الهه سرور را با اسد بودا مشاهده کردم، همین وضع را پیش بینی کردم، و هیچ وقت نمی توانستم این را قبول کرد که یک خانم افغانی، هزاره و این وضع در جامعه همچون افغانستان ظاهر شود، من کدام عرضی شخصی با ایشان ندارم ولی این واقعا یک مسله ایست که او را از بین خواهد برد، واز دلهای مردم به زودترین فرصت می افتد، چون چیزی که جامعه ما،امروز تقاضا دارد از الهه دیده نمی شود، برعکس و کارهای می کند که فکر نکنم در جامعه افغانستان این مسایل رخ دهد.
استاد من با گفته های شما موافق ام، ما همه در زندگی شخصی وی کدام مداخله نمی کنیم، بلکه برای مردم و ملت خود این فریاد بانو، به فریاد آغاز کرد ولی وقتی در عکسی از مردم و ملت باشد پس دیگر ملت به او و یا زندگی او کدام غرضی ندارد......
تشکر به امید که الهه فریاد بانو ملت باقی بماند.

محمد تقی دانش گفت...

با سلام و احترام!
الهه سرور بعنوان یک خانم هنرمند از مردم ما و شما قابل تقدیر و حمایت هست .استعداد خوبی دارد. ولی ایشان باید بسیار با احتیاط در عرصه هنری قدم بردارد چون در افغانستان هنوز خفاشان جاهل قدرت دارند.نگرانی شما نگرانی من هم هست.چون در جامعه ای مثل افغانستان یک نفر زود مشهور میشود و زود هم فنا میگردد. احتیاط شرط عقل است.

سید آصیف سعادت گفت...

با عرض سلام واحترام :
الهه سرور کسی است که در شرایط که مردم ما از نظر فکری هنوزم که هنوز است برخاسته و باوجودی که میداند به چالش های گوناگونی روبرو خواهدشد با صدایش پیام عدالت را بمردم ما میرساند. به امید روزی که خانم سرور وهمفکرانش پیروز گردد.

ناشناس گفت...

الهه هیچ ارزشی ندارد بلکه تنها به درد مجالس خصوصی ایرانیان می خورد و بس. او را بفرستید ایران. اسد بودا هم یک هزاره سرگردان شده است که مفهوم خود را از دست می دهد. الهه یک عروسک است به دست کمپنی های اسماعیلیه. او طرد شده است خیلی وقت است.

ناشناس گفت...

اسد بودا و الهه سرور هردو یک وجه مشترک دارند و آن سرگردانوف بودن آنها می باشد. خواهیم دید که روزی هردو رسوا خواهند شد.

نازنین گفت...

با سلام به همه
با سلام به الهه جان و ستاره جان و تمامی خانندگانی که زیبا می خوانند
در افغانستان همیشه کسانی بوده اند که باعث شرم خود و افغانستان بوده اند اما همانطور که همه می دانیم گذشته کشت و فقط تاریخ سیاهی بر حیوانات انسان نمایی ماند که نژاد پرستی را بر انسانیت ترجیه دادند و حال هم این روزها نمی ماند و میگذرد روسیاهی به دیگ می ماند

nazanin jan گفت...

با سلام به همه
با سلام به الهه جان و ستاره جان و تمامی خانندگانی که زیبا می خوانند
در افغانستان همیشه کسانی بوده اند که باعث شرم خود و افغانستان بوده اند اما همانطور که همه می دانیم گذشته کشت و فقط تاریخ سیاهی بر حیوانات انسان نمایی ماند که نژاد پرستی را بر انسانیت ترجیه دادند و حال هم این روزها نمی ماند و میگذرد روسیاهی به دیگ می ماند

ناشناس گفت...

با سلام به همه
با سلام به الهه جان و ستاره جان و تمامی خانندگانی که زیبا می خوانند
در افغانستان همیشه کسانی بوده اند که باعث شرم خود و افغانستان بوده اند اما همانطور که همه می دانیم گذشته کشت و فقط تاریخ سیاهی بر حیوانات انسان نمایی ماند که نژاد پرستی را بر انسانیت ترجیه دادند و حال هم این روزها نمی ماند و میگذرد روسیاهی به دیگ می ماند

افغان بلاگر گفت...

سلام
الهه سرور و دیگر دختران این مرز و بوم را می توان هم به دید ترحم نگریست، هم به دید تحسین.
من تحسین می کنم، اما واقعیت این است که بسیاری برایشان احساس ترحم می کنند و البته ناگفته پیداست که عده کثیری هم احساس خشم.
آنها به غیرت تکیه می کنند.
همه ما برای همه زنان و دختران و مردان و پسران افغان آرزوی سعادت و بهروزی داریم اما امیدوارم در همه امور خود دقت کنیم.
پاینده باشید

بهار آزادی گفت...

با سلام
من تازه با کارهای خانم الهه آشنا شده ام. راستش مقاله شما مرا وادار به نوشتن کرد. ترسیده بودید از عواقب کاری که الهه می کنه. من بعنوان یک زن و یک ایرانی باید بگم زنان وقتی با هنرشان، مبارزه شان و هر نوع که بتوانند به صحنه می آیند یعنی سدهای گوناگون فکری و عینی را شکسته اند و کاری که ما بعنوان مخاطبین کارهای آنها یا دوستدراران هنرشان، باید که آنها را حمایت کنیم. الهه اولین کسی است که از سنگسار می خواند. این عمل دون علیه یک انسان باید متوقف بشه. باید الهه را در کارش حمایت کرد و دیگران را تشویق به سرودن شعرهایی نظیر سنگسار کرد و درد جامعه را گفت.
ممنون
نرگس از اتاوا-کانادا

rafiqpoor گفت...

نرگس خانم تشکر از اشتراک نظر شما ولی باید بگم که منظور از این نوشته حمایت از الهه بود ولی من نگران آنم که بخشی از جامعه ی افغان الهه را برنتابند و الهه دچار حوادثی شود که قبلن بعضی از هنرمندان افغان جان خود را از دست داده اند.

ناشناس گفت...

سلام خدمت همه شیراغا فداکار هستم
به نظری من الهه سوور بنظیر است

ناشناس گفت...

she has escaped to the uk...

mirza گفت...

hi
it depends on the personality and lively hood of that person who live in this world and who believes in what they born in. family are most important to be live and learned. mirza

mirza گفت...

hi
it depends on who you live with in or brought out on.
life and well being is important to all society at all. to follow their family step is one thing and to live the same way is much more important.