چه خبرا؟ برای چی میپرسی درحالیکه میدانی هیچ خبرتازه ای نیست. یعنی هیچ خبر امیدوار کننده ای نیست، خبر همان خبر انتحار است و انفجار. عصر روز گذشته بازهم مهاجمان انتحاری مسلح با موشک انداز خواب بعد از ظهر کابلیها را پریشان ساخت. بنظر میرسد طالبان هرجا اراده کنند و هر هدف را بخواهند، میتوانند آماج قرار دهند حتی کابل را، حتی سفارت امریکا را... حملهی عصر گذشته یک حملهی کاملا ترکیبی، منظم و برنامه ریزی شده بود.
نا امید میشوی وقتی میبینی در پایتخت کشورت و در چند قدمی کاخ ریاست جمهوری طالبان با آر پی جی حضور می یابند. مثل آب خوردن حملات شانرا دقیق و هدفمندانه سازماندهی میکنند و آقای کرزی به فاصلهی چند صد متری از محراق خون و آتش میزبان نمایندگان حکمتیار است و با آنها خوش و بش میکند. قدوم حکمتیار و نمایندگان اش هیچگاه خوش یُمن نبوده، حداقل رخدادهای دههی گذشته همین را میگوید. امروز هم نمایندگان حکمتیار با راکتهای همرزمان اش، همزمان مهمان کابلیها شد. برادری برای صلح آمده و برادری با راکت انداز برای کشتن.
حوادث اینروزهای کشورم داستان معروف سگ و خروس را تداعی میکند که میخواستند روستای ویران را دوباره آباد سازند. خروس صبح ها به روستا میرفت و بانگ میداد و سگ هم پاسبانی میکرد. روزی روباهی میخواست خروس را سر به نیست کند. درهمان زمان سگ به داد اش رسید و دُم روباه را کند. روباه بدون دُم از ده فاصله گرفت و گفت:" ما با دُم کنده رفتیم اما شما دوتا هم ده آباد کُن نخواهید بود." باورش خیلی سخت خواهد بود که باوجود این وضعیت شورای صلح و آقای کرزی، ده آبادکن باشند و با برادران صلح کنند. حیف آنهمه پول که مصرف شورا شد.راستی آب در هاون کوبیدن یعنی چی؟
۳ نظر:
در گیری در تمام طول شب ادامه داشت و برادران ناراضی کرزی درمقابل یک لشگر ادم مقاومت کردند.
سلام پویش عزیز! ممنون. راستی چقدر قشنگ و حرفه ی می نویسی! خیلی زیبا تحلیل نموده اید.
سلام عالی بود.
ارسال یک نظر