۱۳۹۰ شهریور ۲۲, سه‌شنبه

آنها همین نزدیکیها اند...

           چه خبرا؟ برای چی میپرسی درحالیکه میدانی هیچ خبرتازه ای نیست. یعنی هیچ خبر امیدوار کننده ای نیست، خبر همان خبر انتحار است و انفجار. عصر روز گذشته بازهم مهاجمان انتحاری مسلح با موشک انداز خواب بعد از ظهر کابلیها را پریشان ساخت. بنظر میرسد طالبان هرجا اراده کنند و هر هدف را بخواهند، میتوانند آماج قرار دهند حتی کابل را، حتی سفارت امریکا را... حملهی عصر گذشته یک حملهی کاملا ترکیبی، منظم و برنامه ریزی شده بود. 

          نا امید میشوی وقتی میبینی در پایتخت کشورت و در چند قدمی کاخ ریاست جمهوری طالبان با آر پی جی حضور می یابند. مثل آب خوردن حملات شانرا دقیق و هدفمندانه سازماندهی میکنند و آقای کرزی به فاصلهی چند صد متری از محراق خون و آتش میزبان نمایندگان حکمتیار است و با آنها خوش و بش میکند. قدوم حکمتیار و نمایندگان اش هیچگاه خوش یُمن نبوده، حداقل رخدادهای دههی گذشته همین را میگوید. امروز هم نمایندگان حکمتیار با راکتهای همرزمان اش، همزمان مهمان کابلیها شد. برادری برای صلح آمده و برادری با راکت انداز برای کشتن.
       
         حوادث اینروزهای کشورم داستان معروف سگ و خروس را تداعی میکند که میخواستند روستای ویران را دوباره آباد سازند. خروس  صبح ها به روستا میرفت و بانگ میداد و سگ هم پاسبانی میکرد. روزی روباهی میخواست خروس را سر به نیست کند. درهمان زمان سگ به داد اش رسید و دُم روباه را کند. روباه بدون دُم از ده فاصله گرفت و گفت:" ما با دُم کنده رفتیم اما شما دوتا هم ده آباد کُن نخواهید بود."  باورش خیلی سخت خواهد بود که باوجود این وضعیت شورای صلح و آقای کرزی، ده آبادکن باشند و با برادران صلح کنند. حیف آنهمه پول که مصرف شورا شد.راستی آب در هاون کوبیدن یعنی چی؟

۳ نظر:

سوریا گفت...

در گیری در تمام طول شب ادامه داشت و برادران ناراضی کرزی درمقابل یک لشگر ادم مقاومت کردند.

عبد الله بیدار گفت...

سلام پویش عزیز! ممنون. راستی چقدر قشنگ و حرفه ی می نویسی! خیلی زیبا تحلیل نموده اید.

ناشناس گفت...

سلام عالی بود.