۱۳۹۳ اسفند ۳, یکشنبه

یک خاطره تلخ, یک خبر و تفاوتها

هر روز که از زندگی ام در این کشور میگذرد, بیشتر تحت تاثیر این محیط قرار میگیرم. آدمها و محیط اینجا چیزهای زیادی برای آموختن دارد؛ چیزهاییکه با دیدن آن از تعجب انگشت به دهان میمانیم و چشمان ما با دیدن آن گِرد میشود. یک نمونه از کشورم و یک نمونه هم از این کشور.
1- آپریل پارسال بود, چمدان ام را بسته بودم و قرار بود افغانستان را برای چند سال ترک کنم. چمدان پُر از اسباب سفر بود و لوازم مورد ضرورت؛ از اسنادهای تحصیلی ام گرفته تا لباس و چیزهای دگر. درست مثل یک فضانورد که ما یحتاج خود را در سفینه اش جابجا میکند؛ من هم با دقت تمام همه ی آنچه را که ضرورت داشتم, چیده بودم. کابل آمدم و تصمیم داشتم پیش دوستم بروم. چمدان ام در صندوق عقب موتر جابجا کردم. موقع پیاده شدن برای لحظه یی فراموش ام شد که چمدان ام در صندوق عقب موتر است. موتر حرکت کرد و تازه متوجه شدم  که چمدان ام در موتر جا ماند. به اتفاق دوستم موتر گرفتیم و از دنبال اش رفتیم, هرچه گشتیم کمتر یافتیم. یک آگهی کذایی چاپ کردم و به تمام موتروانهای مسیر توزیع کردم. موتر رفت که رفت و تا امروز نشانی هم ازش نیافتم. انگار آب شده بود و رفته بود  در لایه های پایین زمین.
من هم به اتفاق دوستانم خسته و مستاصل شدیم البته ما بیدِ نیستیم که از این بادها بلرزیم. کمتر از یک و نیم ساعت به پرواز ام مانده بود؛ از دوستم پول قرض گرفتم و چند تکه لباس و یک ساک نو گرفتم و آمدم اینجا. راستش هنوز که هنوز است, باورش برایم سخت است . متعجب ام از اینکه چطور یک موتروان با آگاهی کامل همه ی هست و نیست یک مسافر را میبرد و کَک اش هم نمیگزد. شاید باخودش هم فکر نکرده باشد که این آدم برای بدست آوردن این اسناد, سالهای سال زحمت کشیده است؛ حداقل همین اسناد اش را برو  و تسلیم نمایندگی ات کن تا از سرگردانی رهایی یابد.
2- امروز بعد ختم کار روزانه ام, داشتم چای میخوردم  و "جاپان تایمز" روزنامه انگلیسی زبان اینجا را ورق میزدم که به خبری جالبی برخوردم.  نوشته بود :" شهروندان  صادق توکیو در سال روان مبلغ 3.3 میلیارد ین جاپانی را به صاحبان شان برگرداندند."  از جمله پول مذکور یک چمدان پر از اسکناس بوده است که به پولیس تحویل داده شده است. طبق قانون جاپان, هرگاه شخصی چیزی را پیدا کند باید به پولیس تحویل دهد و اگر سه ماه تمام صاحب اش پیدا نشود, آن شخص میتواند آنرا تصاحب کند.
جالب تر اینکه از جمع پول یابیده شده مبلغ 390 میلیون ین آن که صاحب اش پیدانشده بود, به صندوق ذخیره ارزی کلانشهر توکیو ریخته شده است؛ زیرا یابندگان حاضر نشده بودند که از حق خود برای تصاحبِ پول پیدا شده استفاده کنند. علاوه برآن مقدار 3.5 میلیون فقره  اجناس پیدا شده را نیز به پولیس شهرتوکیو تسلیم کرده اند که در نوع خود در دنیا بی سابقه است.

من که از مقایسه ی شهروندان این کشور با مردم متمدن ام با تاریخ پنجهزار ساله اش مانده ام و نتوانستم قضاوت کنم. این مردمان زمینی, کارهایی را در زمین انجام میدهد که باورش برای ما سخت است و چه بسا فقط میشود از فرشتگان توقع داشت نه از این زمینیها.

هیچ نظری موجود نیست: