۱۳۸۹ خرداد ۲۰, پنجشنبه

عروسی هم دگر امن نیست

بازهم انفجار و حمله به مراسم عروسی. در انفجاری در ارغنداب قندهار،بیش از یکصد نفر کشته و زخمی شدند. ولی این بار جنگنده های ناتو نبودند که هموطنان مارا به کام مرگ فرستادند. این انفجار توسط طالبان و یا همکاران شان برنامه ریزی شده بود.
معمولا اگر تنی چند در حملات ناتو کشته می شوند،خواه آنان طالبان باشد ویا غیر نظامیان. موجی از اعتراض و تظاهرات براه می افتد و انگشت ها به ناتو نشانه می رود ولی کجاهستند این اعتراض کنندگان که در برابر این عمل غیر انسانی اعتراض کنند. نمی دانم چرا افکار عمومی مردم ما خصوصا طیف وسیعی از مردمان جنوب و شرق با طالبان است. تاکی می خواهند از آنان حمایت کنند؟ براستی آیا هنوز نمی دانند که عواقب آن می تواند خیلی خطرناک تر از آنی باشد که تصور می کنند؟ نمونه اش همین سر بریدن ها، اعدام ها و انفجارهای غیر مسئولانه و غیر انسانی آنان است.
 براستی تاکی باید با طالبان همدردی کرد؟ آیاکافی نیست؟ آیا دولت مرکزی از طالبان چی میخواهد؟ چرا حاضر است بخواطر طالب بزرگترین ریسک ها را بکند و کسانی که در دولت مانع ایده ای طالبانی اند، تدریجا تصفیه می کند؟

طالبان عملکرد شان خیلی روشن است. آنان بارها به وضوح نشانداده اند که ما این دولت را نمی خواهیم.آنان مخالفت خود را با خارجی ها نشانداده اند. آنان با ارزشهای نوین انسانی همیشه در تضاد بوده اند. به زن به عنوان یک کالا نگاه می کنند. تصویر که از اسلام ارائه می دارند، خیلی کریه، قرون وسطایی و سطحی و ساده لوحانه است. در تک- تک اعمال انان ردپای سازمان استخبارات ارتش طالبان دیده می شود.انفجار اخیر خود شاهد این حقیقت تلخ است.

با این وجود من مانده ام که چرا هم دولت و یک طیف وسیع از مردمان با جغرافیای مشخص از آنان حمایت می کنند و سعی در رام کردن آنها دارند. دوستی دارم باسواد و تحصیل کرده ولی وقتی سخن از ملا عمر به میان می آید "لوی مولوی صاحب" خطاب می کند. نمی دانم چرا نمی فهمند که این ها اهل صلح نیستند و طالبان صرف با منافع افغانستان سرستیز دارد وآله ای دست این وان اند.

تاکی ما بشینیم و از آنان تعریف کنیم. تاکی بشینیم و اعمال آنان را توجیه کنیم. وقت آن رسیده است که همه مردم افغانستان این واقعیت را درک کنند و به طالبان نه بگویند. وقت آن است که نقاب از رخ طالبان برداشت و آنانی تحت نام های گوناگون برای طالبان کار می کنند، برای بدبختی افغانستان کار می کنند و خشنودی آی.آس.آی را جار می زنند. شناسایی شوند و از جامعه طرد شوند. این کار من و تو است برادر من که با طالب همدست و همعقیده هستی. طالب اهل صلح نیست و اهل مدارا هم نیست. حتی به قبیله و مردم ات هم رحم نمی کند، پس چرا حسابت را از آن جدا نمی کنی.چرا سنگ آن را این همه به سینه می زنی؟ وچرا.چرا..............................

۱ نظر:

basir ahang گفت...

پویش عزیز سلام زیبا نوشته ای ولی طالب چه بخواهیم وچه نخواهیم فعلا برای زنده ماندن فاشیزم_تروریزم پشتون وبازی بزرگ امریکا وکشورهای غربی باید درافغانستان باشند. این یک سیاست است . طالبی وجود ندارد فقط گروپهای سازماندهی شده ازطرف

به نام طالب برای ادامه سیاست بازی ها درجغرافیای به نام اوغانستان سرازیر میشوند که وظیفه شان وحشی گری است. بعد کسانی که اینهمه به آنها در
داخل اولویت میدهند حق دارند، چون ازبردن رفتن طالب یعنی ازبین بردن منبع عایداتی وسیستم فاشیزم_تروریزم
اینها آدم شدنی نیستند دوست من
بهروز باشی
فکر کنم این جمله نیاز به تصحیح شدن دارد"در تک- تک اعمال انان ردپای سازمان استخبارات ارتش طالبان دیده می شود."
ادرس جدیدم را اگر دوست داشتی میتوانی لینک کنی
WWW.BASIRAHANG.ORG