کنفرانس مطبوعاتی روز گذشته ی آقای ریئس جمهور با همتای تاجیکی اش خیلی ها را غافلگیر کرد. فدا حسین مالکی سفیر ایران که پرداخت پول به شخص عمر داوودزی را انکار کرده و گزارش نیویورک تایمز را اهانت آمیز دانسته بود، مقامات امریکایی را که در برزخ از تردید بسر میبردند و بالاخره مردم افغانستان را که فکر نمیکردند ریئس جمهور واقعن خواستار مهندسی آرای مردم است.
سفیرایران در افغانستان که قبلن تقدیم کردن بسته های یورو به داوودزی را اهانت آشکار خوانده بود و آنرا جزئی از شیطنت رسانه های غربی و امریکا نامید، شاید هیچگاه فکر نمیکرد که ریئس جمهور به این آسانی لب به سخن گشاده و محتوای گزارش نیویورک تایمز را تایید کند. آقای کرزی با کنفرانس مطبوعاتی اش آب سردی روی دست سفیر ریخت و پرده از یک راز ناگفته برداشت. شاید این اعتراف تلخ ریئس جمهور ریشه در بی توجهی امریکا به ریئس جمهور باشد و او خواسته اینطوری به آنها خط و نشان بکشد. ولی به نظر من یک ریئس جمهور نباید مصارف قصر اش را از کشوری دگری و بشکل غیر شفاف تامین کند. چه اینکه این پول ها غیر از آن چیزی است که ایران در کنفرانس کمک به بازسازی تعهد کرده و انکار سفیر ایران نیز بر ابهام آن می افزاید. من که شهروند افغانستان هستم حال در مواجهه با یک ایرانی شرمگین ام چون ممکن است او بگوید که پول قصر ریئس جمهور شمارا سفیر ما میدهد و بعدش هم ایران دربدل این پول چه چیزی از ریئس جمهور ما میخاهد.
دولت امریکا در خیلی از موارد گزارشهای رسانه ها را نمی پذیرند، اینبار حتمن برایشان روشن شده است که آقای کرزی از کشورهای دگر نیز پول دریافت میکنند. ممکن است در جریان سالهای اول حکومت آقای کرزی و ریاست جمهوری آقای بوش، امریکایی ها هم کمکهای این چنینی کرده اند.زیرا آقای ریئس جمهور پول گرفتن این چنینی را از امریکا نیز یادآور شد. شاید هزینه ی کمپاین و بریز و بپاشهای آقای کرزی در جریان انتخابات اولین دوره ی ریاست جمهوری نیز مربوط به این قضیه باشد. بهر حال آقای کرزی به امریکایی ها نیز فهماند که نباید دنبال این قضیه را بگیرند ورنه پای خودشان نیز در این وسط درمیان است.
اما آنچه من را بیشتر از همه متعجب ساخت یادآوری آقای ریئس جمهور از انتخابات و مشخصن انتخابات در غزنی بود. آقای کرزی در کنفرانس مطبوعاتی اش واضحن به مسئله انتخابات در غزنی اشاره کرد و گفت که در بعضی ساحات نتیجه آنطور که باید میبود، نیست. نمیدانم منظورآقای کرزی بعنوان ریئس جمهور افغانستان از این سخنان چی بوده و چرا باید به این شکل اظهار نظر کند درحالیکه همه شهروند افغانستان اند و باید با دید وسیع و مساویانه نگریسته شوند.
1- وقتی ما انتخابات درسطح یک ولایت را بعنوان یک اصل میپذیریم، منطق حکم می کند که پیامد آنرا هرچه باشد پبذیریم ولو در خیلی مواقع ممکن به نفع شخصی و..... نباشد. چون میزان رای مردم است و مردم انتخاب کرده اند که کیها باید از آنها نمایندگی کنند.
2- وقتی دور اول انتخابات پارلمانی یعنی همین مجلس فعلی در غزنی برگزار شد، اکثریت ولسوالی ها دارای نماینده نبودند و نماینده ها بیشتر از ولسوالیهای بود که در این دور نماینده ندارند. نمیدانم چرا آقای کرزی در آن وقت نگفت که نتیجه ی انتخابات آنطورکه باید میبود نیست.این دقیقن سیاست " یک بام و دو هوا" است که از ریئس جمهور ملت افغانستان به هیچ وجه انتظار نمیرود.
3- ریئس جمهور بخوبی میداند که هرآنچه را که قانون حکم میکند باید پذیرفت ولی نمیدانم باکدام معیار از کمسیون میخاهد که این نقیصه را برطرف کنند(یعنی آرای غزنی را دستکاری کنند). شاعر مشهور پارسی گوی در مورد اشاعه ی فساد در یک دولت میگوید:
اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی برآورند غلامان درخت را از بیخبه پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ
4- آقای کرزی شاید قبل از انتخابات انتظاراتی داشته و حال که این انتظارات برآورده نشده، این چنین لب به شکایت میگشاید. پس نتیجه اینست که در انتخابات های قبلی نظر ریئس جمهور در مورد گزینش افراد تاحدودی زیادی لحاظ شده بوده است. ولی این بار که انتخابات در یک ولایت طبق سازه ی قبلی ایشان پیش نرفته است، اینگونه لب به شکایت گشوده است. کما اینکه خیلی ها تصور میکردند آرای ادوار قبلی با تقلب مهندسی شده همراه بوده است.
بهرحال آقای کرزی باید بیش از اینها متوجه اعمال و رهنمودهایش باشد زیرا وقتی خودش خاهان نادیده گرفتن نظر مردم در مقطعی باشند واضح است که اطرافیان اش در نادیده گرفتن حقوق مردم و فساد جسورتر از گذشته خاهند شد و این به هیچ وجه به صلاح مردم افغانستان نخاهد بود. بهتر اینست که قواعد را که خود ما ایجاد کرده ایم و ریئس جمهور از آنها بعنوان نکات برجسته ی دوران ریاست جمهوری اش یاد میکند، نباید این چنین توسط خودش و یا بدستورخودش زیر پا گردد. او بعنوان شخص اول مملکت حامی خط مقدم این ارزش ها باشد نه ناقض درجه اول آن.
۴ نظر:
متاسفانه بدبختی های افغانستان تمامی ندارد.کرزی را باید قبلا میشناختیدبرادر.او دست کمی از ملا عمر ندارد.
نباید هزاره ها خاموش بینشینند باید شوریش کنند ترور کنند تظاهرات بدرد نمیخورد
من با نظر علی موافق نیستم. ما باید از مدارا کار بگیریم،هنوز افغانستان آنقدر پیشرفت نکده که ما فکر میکنیم.
افغانستان تازه از قتل عام و تبعیض فاصله گرفته بناءٌ نباید توقع زیادی داشت.
ارسال یک نظر