۱۳۹۰ آبان ۱, یکشنبه

جبر تابعیت یا شهروندی

یکی از دوستان خوبم" هادی"  در پروفایل  یاهو اش نوشته است : "شهروند افغانستان بودن خیلی فرصتها را از او گرفته" که واقعا مرا وادار به بازگشت به وبلاگ کرد. خوب طبیعتا انسان تابع خصوصیات ژنیتیکی و عامل محیطی است. در بخش ژنتیک تقریبا اکثریت علما موافق این نظریه اند که انسانها از همدگر تفاوت زیادی ندارند و  مواد ژنتیکی مشابهی دارند ولی فقط محیط زیست انسانها است که به خصوصیات ژنتیکی انسانها اجازه بروز میدهد و از اشخاص دارای هوشمندی یکسان، انیشتین و یا اسامه بن لادن میسازد. خوب با اطمینان زیادی میتوان گفت که اگر ملا عمر از یک پدر و مادر اروپائی و یا امریکائی متولد میشد همان ملا عمری نبود که حالا هست  و یا اگر کسانی در مدارس دیوبندی پاکستان نمیرفتند امروز ما شاید درگیر مشکل خانماسوز انتحار و انفجار نبودیم.

مثالهای متعددی هست که حرفهای این دوستم را ثابت میکند. مثلا داکتر طاهر شاران  دانش آموخته ء فزیک اتمی چندی قبل جایزه معتبر "کِری فوستر" را به خاطر کار ارزشمند رسالهء دکترا اش دریافت کرد. داکتر شاران از شهیدان بامیان است. معتقدم خیلی از همسن و سالان آقای شاران و همقطاران شان در شهیدان و دگر نقاط مناطق مرکزی بیسواد اند و شاید خیلی هایشان با همان ضریب هوشی مشابه تا اخر عمر به دهقانی مصروف باشند و یا هم در کارخانه های تولیدی کشور ایران و... عمرشان را بگذرانند. یا تصور کنیم باراک اوباما در کنیا تولد شده بود و در همانجا زندگی میکرد، آیا میتوان تصور کرد که او به همین میزان تحصیلات و موفقیت دست می یافت؟ به گمان اغلب شاید در مزارع چای و کیلهء "Plantain" کار میکرد و کسی هم  نام اش را نمیشیند. یا مثالی از دنیای فوتبال، تیم ملی آلمان در بازیهای مقدماتی جام ملتهای اروپا تمام بازیهای ممکن اش را با پیروزی پُشت سر گذاشت و خیلیها این را مرهون ترکتبارها،لهستانی تبارها و .. میدانند که در آلمان مهاجرت کرده اند. کسانی مثل مسئوت اوزیل،تاسچی و یاگوندوغون از ترکیه و  مانوئل نویر و کلوزه از لهستان که هرکدام ستون موفقیت بی نظیر تیم ملی فوتبال آلمان را تشکیل میدهند.

ده ها و صدها مثال دگر را میتوان یاد آورشد که این مدعای دوست ام هادی مفید را ثابت میکند. ما هرکدام زندانی، محیط و شهروندی خود هستیم که به نحوی محدودیت برای ما ایجاد کرده است. یک فرزند افغانستانی بدون اینکه استعداد اش کشف شود بدنیا می اید و زندگی میکند و میمیرد. ممکن است شخصی که ضریب هوشی فوق العاده تا آخر عمر چوپان بماند و یا شخصی دگری با ضریب هوشی بالا استعدادش را در ساختن بمبهای کنار جاده ای از امونیم نیترات بکار اندازد و ده ها انسان بیگناه را بکام مرگ بفرستد و هزاران مورد دگر. چه باید کرد دوست من؟

هیچ نظری موجود نیست: