۱۳۸۹ شهریور ۲۹, دوشنبه

پس لرزه های یک انتخاب

انتخابات و هیاهوی آن بپایان رسید. از جمع دو هزار و چند صد نفر فقط 249 نفر آن به پارلمان راه خواهند یافت. بیچاره کسانی که هزینه های گزاف را پرداختند وعده وعید دادند. گفتند چنین می کنیم چنان می کنیم، آسمان را بزمین و زمین را به آسمان پیوند می دهیم، سرک هشتادمتره می سازیم و هزاران وعده های دهن پرکن دگر. بیچاره کاندید های ناکام شده. خوب شده من کاندید نبودم. خوب از اول معلوم بود که کسی بمن رای نمی دهد و فردای رای دهی قیافه ام دیدنی میشد.حال بخوبی کسانی را که رای نیاورده درک می کنم.چقدر سخت است.

یادم می آید دوستی را گفتم بیا از این کاندید بازی خود را خلاص کن.کارهای مهم تر دگر هم هست که بتوانی برای مردم انجام دهی.
گفت: " نه امکان ندارد. مردم از من خواستند خودم را کاندید نمایم." حالا می شنوم که دوستم دست از پا دراز تر برای نجات خود از شر قرضداران به این در و آن در می زند. بدجوری گرفتار شده است. کفگیرش به ته دیک خورده و یک عالم قرض بالا آورده. خوب به این میگویند وعده سالاری.

 *********
رسانه ها اعلان کردند که آقای کرزی به یک هندو رای داده است. هرچند این در ذات خود میتواند اقدام نیکی باشد که ریئس جمهور یک کشور از یک اقلیت مطلق حمایت کند ولی نکته اینجا است که کمی آنطرف تر از دفترش مقامات کمسیون انتخابات تصممیم میگیرند که به ولسوالی ها و ولایات امن کارت کمتر روان کنند، زیرا رای آنها از ولسوالی های همجوار که مولد و مامن طالب است زیاد تر می شود. حالا خودت حساب کن این سیاست یک بام و دوهوا را چگونه می توان تحلیل کرد؟ درکدام جای دنیا سراغ دارید که مردم را از حق قانونی رای دادن محروم می کنند بجرم اینکه آنها شرور و آدمکش نیستند و خواهان صلح و ثبات اند.

گوش شیطان کر! خدا کند این مطلب را پاکستانی ها نشنوند. آنوقت بهانه ی خوبی برای آنها فراهم می شود. آنها هم حق دارند ادعا کنند:" کرزی صاحب شما بیک هندو رای دادید، برای یکبار که شده هم بخاطر گل روی طالبهای پاکستانی الاصل ما رای بدهید.اجازه بدهید کمی بیشتر سرببرند، آزادانه تر انتحار کنند، برای طالبان هم یک جرگه نه "انتخابات" برگزار کنید و برایشان رای دهید و جاسوس های مارا اجازه دهید که به آسانی در اطلاعات و امنیت شما رخنه کنند و ما کار شرافتمندانه ی همسایه داری خود را بشکل درست انجام دهیم. اگر می شود همین الان چند نفر از همین آدمهای مارا به پارلمان تان بچپانید تا ما به شما اعتماد بیشتر بکنیم و بتوانیم حسن همجواری را تکمیل کنیم.
********

حرف جالبی دگر هم پس از انتخابات بین مردم زمزمه می شود. همه ادعای برنده شدن دارند. هرکسی کاندید و یا طرفدار کاندید مشخص است، رای بالاتر از حد انتظار را برای او قایل است. اکثر کاندیدها عقیده دارند که اول و دوم شده اند.حال فرض کنید اگر همه اول باشند میماند که کی نفر آخر شود. "اینجا همه سیری است و پاوی و نیم پاوی پیدا نمی شود." این ضرب المثل معروف هزارگی است و در همین مورد صدق می کند.

"هیاهو برای هیچ" سه- چهارماه وقت صرف انتخابات شد. کسانی منبر و مسجد خود را فرش کردند. کسانی هم جیب شانرا چاق کردند و کسانی دگر هم به زعم خودشان به شهرت رسیدند ولی  قاطبه ی مردم افغانستان مثل همیشه فراموش شده ی واقعی این انتخابات بود.آنها بودند که صدای راکت را شنیدند و کشته و زخمی شدند. چندین روز بیکار شدند و حرف های کاندیدا ها را در کمال ناباوری گوش کردند ولی درنهایت زشت شدن دیوار شهر و دهات شان با عکس کاندیدا سهم شان شد. "پرده بالا رفت و پایین آمد اما ما همان" (سمیع حامد). بعید است مردم اندک سود از این انتخابات ببرد. بازهم همان است که بود.هزینه از مردم خواهد بود و آش را کسی دگر خواهد خورد. به این میگویند آش نخورده و دهن سوخته..................

۱ نظر:

قیوم- ولز گفت...

آقای پویش،
زمستان رفت ولی روسیاهی به زغال میماند.روسیاه باشند کسانیکه به این ملت جفا کرده اند.