جنجالها در خانهی ملت ادامه دارد و ظاهرا حالا-حالاها راه حلی برای انتخاب فردی برای چوکی داغ ریاست وجود ندارد.روز گذشته نیز پارلمان به صحنهی درگیری لفظی نمایندگان تبدیل شد و با خروج عده ای از نمایندگان، جلسه بدون نتیجه پایان یافت. نسیمه نیازی نماینده ی مردم هلمند در پارلمان افغانستان، در اظهارات اش گفت که او یک معلم عادی است و تا هنوز دست به جنایت نزده و میخ به سرکسی نکوبیده است( اشاره به جنگهای کابل،جنگهای که در آن نصف کابل ویران شد و فاجعه ی افشار مولود همین جنگها است). این حرف خانم نیازی با واکنش شدید نمایندگان رو برو شد و تعداد زیادی از نمایندگان مجلس را ترک کردند و مجلس بدون نتیجه گیری بکار خود پایان داد. چند نکته در اینجا خیلی قابل تامل است:
1- خشونتهای دهه نود هنوز سایه سنگین اش را بر روح و روان مردم افگنده است و به نظر نمی رسد به این سادگیها به فراموشی سپرده شود. این یک حقیقت را نمایان میسازد و آن هم پرداختن به گذشته است و تطبیق عدالت انتقالی. تا زمانیکه عدالت انتقالی اجرا نشود این اتهامها ادامه خواهند یافت و به عقده های بد خیمی تبدیل خواهند شد. با اجرای عدالت مشخص خواهدشد که براستی کیها مسئول ریختن قتل مردم بوده اند و در افشار چگونه مردم قتل عام شده اند، کی میخ به سر کی کوبیده است و آیا واقعا اصلا میخ کوبیدن درکار بوده است؟ کیها فیلهای بزرگ کشتار مردم افغانستان بوده اند؟ کیها نسل اندر نسل قربانی بی عدالتیها بوده اند و اصلا ریشه ای اصلی این اتفاقات زیر پای کیها بوده است؟ تنها اجرای عدالت انتقالی است که به این اتهامات پاسخ میگوید. واقعیت ها آشکار میشود. و آنوقت مجرم باید محاکمه شود ولو هرکسی باشد، در هرمقامی باشد و مربوط به هر کتله اجتماعی ایکه باشد. بدون اغماض و چشم پوشی و یا هم خانواده های قربانیان اند که باید تصمیم بگیرند.
2- در هشت سال گذشته قومگرایی تشدید شده و این سیاست بصورت عریان در دهلیزهای پارلمان دنبال میشود. اتهامهای این چنینی فقط کاربرد سیاسی دارند و به غرض سرکوب حریف ابراز میشوند و بس. هر روز که از عمر دولت میگذرد به عمق بی اعتمادی بین اقوام ساکن افزوده میشود و دولت نه تنها برنامه های را برای از بین بردن دیوار بی اعتمادی اقوام روی دست نگرفته بلکه دربسا موارد متهم به دامن زدن به این مسئله نیز است.
3- آقای قانونی و سیاف دو فکتورمهم معادله ی چند مجهولی پارلمان افغانستان است و هرکدام سهم قابل ملاحظه ی در چگونگی برخوردهای پارلمان دارند. خیلیها معتقدند که گره کور این مشکل فقط در دستان این دو شخص در داخل و دولت افغانستان درخارج پارلمان است. تا زمانیکه این دو از مواضع خود کوتاه نیایند این مشکل ادامه خواهد یافت.
4- توقع میرفت نیروهای جوان و چهره های جدید یک دگرگونی در شیوه کار پارلمان بوجود آورند. پارلمان با چهره های جدید بتواند خانه واقعی ملت شود و به دردهای مردم افغانستان بپردازد. تجربه کار پارلمان نشانداده است که هنوز بازیگران قدیمی به پارلمان مسلط اند و فرصت کار از نیروهای جدید گرفته شده است.
۱ نظر:
آقای پویش سلام
نوشته ی خوب بود.من فکر میکنم این نواختن به زنگ نژادپرستی است و باید جلوش را گرفت.
ارسال یک نظر