۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

هشتم مارچ

از هشتم مارچ بعنوان روز بین المللی زن تجلیل میشود. این روز نیز مانند خیلی مناسبت های تاریخی دگر ریشه در مناسبات اجتماعی غربی ها دارد. انقلاب صنعتی در غرب باعث شد تا سیل از کارگران وارد کارخانه ها شوند و زنها نیز تعداد قابل ملاحظه ی این کارگران را تشکیل میدادند. این کارگران زن در ساعات طولانی  و با مزد بسیار ناچیز کار میکردند. درامریکایی نو ظهور وضع خیلی بدتر از جاه های دگر بود. این بود که درسال 1908میلادی  هسته های اولین جنبش اعتراضی زنان در نیورک شکل گرفت. حدود پانزده هزار زن کارگر درنیویورک دست به اعتراض زدند و علیه مزد کم و ساعتهای طولانی کار و همچنان اعطای حق رای برای زنان شوریدند.

اما کلارا زتگین آلمانی اولین زنی بود که مبتکر طرح نامگذاری یکروز برای زنان بود. او درسال 1910 و در کنفرانسیکه تحت عنوان "کنفرانس بین المللی زنان کارگر" در کوپنهاگن دنمارک تدویر یافته بود، روی نامگذاری یک روز مشخص بنام روز بین المللی زن تاکید کرد. هرچند تا سال 1913 از روز زن در کشورهای مختلف و در روزهای مختلف تجلیل میشد تا اینکه درهمین سال هشتم مارچ بعنوان روز بین المللی زنان برسمیت شناخته شده است و امسال صدمین سال تجلیل از روز بین المللی زنان است.علاوه بر روز بین المللی زن، ملتهای جهان بمناسبت های دگر نیز تحت عنوان والنتاین، روز مادر و... تجلیل میکنند. 

هشتم مارچ بهانه ای اس برای توجه بیشتر به زن، به حقوق اش و ارج گذاری به تلاشهای او است، حالا ممکن است در مقام مادر باشد، یا در مقام نقش آفرین اجتماعی و یا کدام نقش دگر در جامعه. این روز در کشورهای مختلف جهان گرامی داشته میشود و در آن پیشرفتهای زنان در عرصه های آموزش، صحت، کار و دگر مسایل مربوط به آنان به بررسی گرفته میشود. هشت مارچ فرصتی است تا مشخص شود زنان به کدام پیمانه در شکل دهی یک جامعه نقش دارند و چه حقوقی بایست داشته باشند که تا هنوزبه آن دسترسی ندارند.هشتم مارچ روز دادخواهی زنان است، آنانیکه از نظر کمی نصف پیکره ی یک جامعه را تشکیل میدهند ولی در طول تاریخ و در جوامع گوناگون بارها طعم تلخ تبعیض را چشیده اند و بارها تازیانه ی استبداد جنسیتی را برشانه های نحیف شان احساس کرده اند.

در افغانستان پس از طالبان نیز از این روز تجلیل میشود، اما آنجا همه چیز جنبه نمادین دارد تا واقعی و راهگشا. آنجا اما، از هشت مارچ در سالنهای مجلل و باحضور زنان قدرتمند و بیشتر اشرافی تجلیل میشود. زنان فقط  برای همان محفل اهمیت دارد  و درهمان لحظه. بعد از آن همه چیز به حالت اول بر میگردد و زنانیکه بار تبعیض را بدوش میکشند شاید حتی نفهمند که هشت مارچ چه صیغه ی هست و برای چی است. این درحالیست که فلسفه وجودی چنین روزی کمک به زنان و اولویت دادن به موضوع زنان است و باید در این روز خطوط اصلی کار در جهت محو تبعیض جنسیتی ترسیم شود. کمبودهای سالهای گذشته بررسی و جهت رفع آن اقدام شود. ما وزارت امور زنان را داریم ولی متاسفانه با گذشت تقریبا یک دهه از عمر آن کدام تغییر قابل توجه نتوانسته است در زندگی زنان ایجاد کند. 


زنان کابل اما، یک روز پیشتر از روزجهانی زن به تظاهرات پرداختند و خواهان حقوق سیاسی بیشتر گردیدند. یکی از آنان به خبرنگار بی بی سی گفت که آنها میخواهند زنان بعنوان ولسوال، معاون ولایت وغیره حضور داشته باشند. به باور من درکشورما زنان مشکلات عدیده ای دارند که بیش از معاون والی شدن و حضور در مناسب عالی دولتی برای شان مهم و حیاتی است. تجربه چندسال گذشته نشانداده است که باوجود حضور زنان حتی درسطح وزارت و ولایت نتوانسته است کمکی چندانی به بهبودی وضع زنان درکل نماید. مسایل زنان نیازمند کارهای مهمتری است که باید به آن توجه شود. بالا بردن سطح سواد زنان، حضور جمعیت های رضاکار زنان برای همکاری با زنان در مناطق دوردست و مسایل از این دست میتواند به زنان بیشتر کمک کند تا حضور یک زن بعنوان معاون والی...

بدون شک زنان افغانستان امروز با وجود پیشرفتهای نسبی در بخشی جهات، همچنان از تبعیض های ساختاری، روانی ، مذهبی و دگر اشکال تبعیض جنسیتی رنج میبرند. هنوز گوش و بینی زن افغان بریده میشود، هنوز زن افغان بدست گروه های غیر مسئول سنگسار میشوند. درمحیط کار با نگاه های سنگین همکاران اش روبرو میشود و گاهاً مورد آزارهای جنسی قرار میگیرد. درکوچه و خیابان نیز وضع بهتر از این نیست. زن افغان هنوز به بد داده میشود. هنوز در بسیاری نقاط افغانستان حق انتخاب شوهر را ندارند. درخیلی از نقاط جنوب کشور از آموزش محروم است و صدها مورد تبعیضی دگر که از حوصلهی این پُست خارج است.

تجلیل از مقام زن میتواند متفاوت تر باشد. ما باید تجلیل از زن را از سالن کنفرانس هوتلهای پنج ستاره و لوکس به خانه ببریم. میشود هرسال دراین خود را ارزیابی کنیم، جامعه ی خود را ارزیابی کنیم و کمبودها در بخش زنان را مورد نقد قرار بدهیم. سپس جهت رفع آن بکوشیم. ببینیم آیا واقعاً مادر، خواهر و یا زن ما به چه نیاز دارد که ما انجام نداده ایم. چکار کنیم تا وضع آنها بهبود پیدا کند. چه قوانینی نیاز است تا از تبعیض علیه زنان جلوگیری نماید. چگونه میشود یک محیط کار سالم برای زنان ایجاد کرد تا همکار مرد اش نتواند تبعیض علیه او روا دارد. چه کارهای نیاز است تا وضعیت تحصیل، صحت و حضور اجتماعی او را بیمه نماید. چه راهکارهای وجود دارد تا از بد دادن، ازدواجهای زیر سن و تجاوز به آنان جلوگیری کند. وقتی کاربرای محو تبعیض را شروع کردیم، هشتم مارچ را تجلیل کرده ایم. وقتی سال آینده خود را ارزیابی کنیم و متوجه شویم که چندین مانع را از راه برداشته ایم آنگاه میتوانیم بگوییم ما از هشتم مارچ تجلیل بعمل آورده ایم. درغیر آن این سلسله سیمنارها که عمرش به درازای یک روز میرسد، هیچ دردی از زنان را مداوا نخواهد کرد و با غروب آنروز، غروب خواهد کرد.

روز جهانی زن را به تمامی زنان جهان و افغانستان تبریک میگوییم با این آرزو که روزی زن افغان هم بتواند ازحقوق درخور شان اش برخوردار شود. روزیکه زن افغان مجبور به ازدواج اجباری نشود. روزیکه به شکل سمبولیک از مقامش تجلیل نشود. روزیکه به اراده ی خودش هشتم مارچ را تجلیل کند. روزیکه درنقطه-نقطه ی افغانستان مکاتب دخترانه باز باشد و ما شاهد حضور زنان درتمامی بخش های جامعه باشیم و....

۶ نظر:

547 گفت...

سلام پویش عزیز
ممنون از متن زیبایت... و همینطور نوع نگاهت به این مسله بسی مهم و حیاتی بخصوص در جامعه ما. راهکارهای خوبی ارایه کردید.
و ممنون از نوشته های قشنگت در همه زمینه. خیلی زیبا بود

547 گفت...

متنی تا حالا به این قشنگی نخوانده بودم

حسین عباسی گفت...

سلام
مطلب تان زیبا و خواندنی است.
پیروز باشید.

حسن رسولی گفت...

سلام اقای پویش
خیلی زیبا پرداخته ای استاد، شما در هرکار موفق هستید.

mohdhassan zaki گفت...

پویش عزیز خیلی تحلیل درستی از مشکلات زنان افغان کرده ای ،خیلی ممنون.
البته باید گفت که بعضی پست های دیگر تان تا اندازه ای مغرزانه است تا واقع بینانه. البته شایدهم...

rafiqpoor گفت...

نمیدانم همکار عزیز، بستگی دارد که از کدام زاویه باید دید ولی مغرضانه را میشه بیشتر توضیح دهی.