پس از ده ها روز انتظار کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان، نتایج انتخابات پارلمانی ولایت غزنی را اعلان کرد تا آخرین گروپ از نمایندگان منتخب مردم جواز حضور در مجلس را بدست آورند. با اعلان نتایج غزنی پرونده ی انتخابات دومین دوره ای شورای ملی افغانستان نیز بسته گردید. پیش از این زمزمه های زیادی وجود داشت که گویا نتیجه ی انتخابات غزنی دستخوش تغییراتی خواهد شد زیرا به عقیده ی برخیها ترکیب قومی درآن رعایت نشده بود حتی شخص اول مملکت نیز ناراحتی خود را ازاین رخداد پنهان نکرد.شاید ریئس جمهور کرزی فراموش کرده بود دراولین نطق ریاست جمهوری اش گفته بود خواهان افغانستان ایست که یک نفر از یکاولنک بتواند ریئس جمهور افغانستان باشد. با تمام اینها کمسیون انتخابات اما، نتایج را بدون تغییر نتایج ابتدایی اعلان کرد.
انتخابات امسال نظر به سالهای گذشته از آغاز با جنجالهای زیادی روبرو بود. قبل از برگزاری انتخابات کمسیون تصمیم گرفت تعدادی از سایتهای مناطق امن غزنی را مسدود نماید تا تعادل ترکیب شرکت کنندگان در انتخابات را تعیین کند. برای این منظور حدود سی هزار رای دهنده از ولسوالی مالستان و شصت هزار شرکت کننده ای دگر از ولسوالی جاغوری از حق رایدهی محروم گردید. در بعضی مناطق مانند ولسوالی قره باغ در روز انتخابات صندوق های رایدهی نرفت و مردم این ولسوالی هم نتوانستند به نامزد مورد نظر شان رای دهند. باتمام اینها در روز برگزاری انتخابات مشارکت مردم در مناطق امن گسترده بود و در مناطق ناامن ولایت غزنی تعدادی اندکی توانستند رای بدهند.
قطع نظر از اینکه کیها توانسته اند پیروز میدان باشند، به نظرمن برنده ای اصلی این انتخابات دموکراسی نوپای کشور و کمسیون مستقل انتخابات بود.آنها توانستند بیطرفانه نسبت به قضیه بنگرند و آنچه در قانون پیش بینی شده بود، به اجرا در اورند. در کشورهای مانند افغانستان دخالت مقامات حکومتی قابل پیش بینی است و در چنین مواردی معمولاً قانون فدای منافع افراد قرار میگیرد. اگر قانون منافع عده ای را در خطر بیاندازد بلافاصله به بهانه های گوناگون مانند تحکیم وحدت ملی به آسانی زیرپا میشود. اما کمیسیون انتخابات توانست بر این فشارها مقاومت کند و آنچه برآیند انتخابات بود به مردم افغانستان اعلان نمود. بدون شک این میتواند به دموکراسی و قانون گرایی کمک کند.انتخابات ها می آیند و میروند و فقط اعتماد مردم میتواند مانا باشد. ازاین نظر کمسیون توانست این اعتماد را به مردم برگرداند و نشاندهد تا در یک انتخابات رای مردم معیار است نه ملاحظات و زد وبندهای سیاسی. خداکند روزی ماشاهد افغانستانی باشیم تا قانون درهمه جا حرف اول را بزند نه تبار، قوم و چیزهای ازاین قبیل.
دولت و نهادهای مربوط نیز باید به پختگی لازم برسند تا به تصمیم مردم احترام گذارند و حافظ قانون باشند. نتیجه ای این انتخابات هرچه باشد مقطعی است و بعد از چهار سال انتخابات دگری برگزار خواهد شد. ممکن است در آن زمان نمایندگان غزنی از ولسوالیهای باشد که در این دوره نتوانستند نماینده بفرستند، خوب اگر امسال در نتیجه ی انتخابات دست درازی صورت میگرفت، خوب در دوربعدی طرف دگر قضیه باید ادعای تغییر در ترکیب نمایندگان میکرد و این جنجال ادامه می یافت و در نتیجه چیزی بنام انتخابات معنی نداشت.
نمایندگان فعلی غزنی نیز باید هوشیاری و آگاهی لازم را داشته باشند تا آله ی دست این و آن قرار نگیرند و منافع علیای کشور را فدای منافع زودگذر نکنند.آنها باید ممثل اراده ی مردم غزنی باشند.آنها باید نماینده ی تمام مردم غزنی و افغانستان باشند. آنها باید ثابت کنند که میتوانند از تمام مردم نمایندگی کنند و رنگ، قوم و... مانع خدمت آنها به مردم نشود. آنها از فرصت بدست آمده باید استفاده ی بهینه را بکنند و ثابت کنند که وحدت ملی تنها با حضور فیزیکی قابل لمس نیست بلکه با عمل میشود به وحدت ملی رسید.ما باید دموکراسی و حاکمیت قانون را تمرین کنیم و دراین راه قوم و تبار و قبیله نباید مانع ایجاد کند. اگر مردم امریکا باراک اوباما را ریئس جمهور انتخاب کرد فقط بخاطر همین نهادینه شدن قانون بود. مردم افغانستان باید دیر یا زود به این واقعیت برسند که حامی قانون باشند و برای رسیدن به قانون هیچ چیزی مانع ایجاد نکند. دراین مقطع لازم است سیاستمداران بجای اینکه آتش تفرقه اندازی را بیافروزند باید حامی آنچه باشند که اکثریت مردم آنرا فیصله کرده اند. آنها باید درایت این را داشته باشند تا مردم افغانستان را در چنین روزهای نزدیک کنند نه اینکه شکاف ها را وسعت دهند. باید از سرحدات قوم و قبیله فراتر رفت و به شایسته ترین فکر کرد.اعتماد نه مبنای قومی بلکه مبنای شایستگی داشته باشد.
۵ نظر:
پویش محترم نبشته عالی....
آری قانون برنده شد. دیگر در این دولت فاشیسم از بین خواهد رفت، چون بدون ما امکان ادامه حکومت نخواهد بود
موفق باشید آقای پویش
دوست عزیز،
به نکات خوبی اشاره کردید ولی من باشما موافق نیستم.هزاره ها هرکاری بکنند مردمان قبیله نمیفهمند.
چرا هزاره ها باید برای انها کار کند؟ چرا خیال گل حسینی برای ما کار نکرد...
آنها اول برای کسانی که رای داده اند کار کند. بعد برای دگران.
پویش عزیزسلام. نوشته ات قشنگ بود. با اون پاراگراف سوم بیشتر موافقم تا بقیه...تو این چند روز تو این وبسایتهای خصوصی و نمیه خصوصی اینهمه جر جنجال را انداخته اند که های تبریک های تبریک ... راستش من خودم از این همه هزاره هزاره کردن خسته شدم... متنفرم ... درسته که تاریخ گذشته با تمام اون مسخره بازیهاش رنج دهنده است ... اما تاکی ...؟؟؟؟
بی خیال این ها را گفتم شاید به این دلیل که سلیقه بحثه های سیاسی راندارم. و چیزی سرم نمیشود. دوست هم ندارم که ازان چیزی بفهمم هههههههه. اما اینها خیلی هم خوشحال نباشند که هزاره ها در غزنی رای برده اند... باز ما هستیم و همین اینده ... مبینیم. موفق باشی
گل گفتی تابش عزیز،
افراط و تفریط هردو تباه کننده اند
ارسال یک نظر