Prison Break not in Fox River but in Kandahar

دوست خوبم آقای حکیم عرفان این شعر را فرستاده اند که در اینجا نشر کنم. البته در وبلاگ خودش هم به دست نشر سپرده است(وبلاگ حکیم عرفان)

رفته رفته طالــــــــبان آزاد ز زندان مـــــــــــی شود

روز به روز این بمب و نارینجک دو چندان می شود

زره زره شــــــو ریشـــــی ها باز پـــــیوندد بهــــــــم

لــــــــحظه لحظه انفجار شان فـــــــــراوان می شود

دولت مظلوم مـا در گــــــوشه هــــــــا بنشسته بود

یا به فــــــــــــکر رنج ملــــت، یا به تختش خفته بود

یا زدســــت پارلمـــــــان امسال دلـــــــــش آشفته بود

زانکه زندان سیاســـــــــی همچو مـــــیدان مــی شود

رفته رفته طالبـــــــان آزاد ز زنـــــدان مـــــــــی شود

روز به روز این بمب و نارینجک دو چندان می شود

اردوی ملـــــی ما جانها بکــــــــف در کـــــــــاروزار

لـــحظۀ ازشــــب ندارد خــــواب و قلبش بـــــــی قرار

هر یکـــــــی در راه میهن مـــــی کند جــــــــانش نثار

پس چـــــــرا طالب به آســــانـــی گـــــریزان می شود

رفته رفته طالــــــــبان آزاد ز زنــــــدان مـــــــی شود

روز به روز این بمب و نارینجک دو چندان می شود

آن پولیـــــــــس امنیت ، پس همچو بت استاده است

مسولین بـــــــر روی تختش مثل فیــــــل افتاده است

پارلمان با بحث و جنجال هـــــای مفتش خسته است

طالـــــــبان از غفلت دولت، چه خندان مــــــــی شود

رفته رفته طالـــــــبان آزاد ز زنـــــــــدان مـــــی شود

روز به روز این بمب و نارینجک دو چندان می شود

طالبـــــــــــــان با بیل و دستش ساخت سالنگ جدید

حفر کـــــــــــانال را بدون چرخ و ماشین ها که دید؟

افرین برهمتـــــــی که کـــــــــوه و سنگ هارا درید

در تحیر کشور هـــــای چین و جــــــــاپان می شود

رفـــــــته رفته طالبــــــــــــــان آزاد ز زندان می شود

روز به روز این بمب و نارینجگ دو چندان می شود

نــــــــیروی طــــــالب برای اخــــــــــذ صلح و اقتدار

هر زمان خواهد دهد جــــــــــانهای خویش را انفجار

نی شناسد صلـــــــح میهن، نی بود قــــــــول و قرار

پس چــــــــــرا دولت نشسته صلح خواهان می شود

رفته رفته طالبـــــــــان آزاد ز زنــــــــــــدان می شود

روز به روز این بمب و نارینجک دو چندان می شود

گـــــــــــــر نجنبد دولت مــــــــــــظلوم و بی آزار ما

گوش نســــــپارد به این فـــــــــریاد و این گفتار ما

نیست همچون دولتــــــــی روزی دگر در کـــــار ما

روزی مـــــــــی آید که دولت تید و پاشان می شود

رفته رفته طالبــــــــــان آزاد ز زنـــــــدان می شود

روز به روز این بمب و نارینجک دو چندان می شود

........

"عرفان"

تدکره الکترونیکی

تکنولوژی جدید در خدمت اندیشه های کهنه و طراح کوچه!!!

The world I knew

آهنگ جدید از جردن اسپارک با عنوان " دنیایی که شناختم"

دستهای پشت تظاهراتها

آنچه این روزها در افغانستان میگذرد، مایه تاسف، شرمسازی و خجلت همه ی افغانها است. من به عنوان یک شهروند افغانستان مایوس میشوم وقتی میشنوم تظاهرکنندگان طالبی( نه دگر افغانها) و هواداران پشت پرده ی طالبها در مزارشریف دست به یک جنایت نا بخشودنی میزنند. شرح بیشتر این گزارش را در بی بی سی بخوانید. همین چند لحظه پیش در اخبار خواندم که تظاهرکنندگان در کندهار نیز دست به تخریب اموال عمومی و خشونت با پولیس پرداخته اند و چندین نفر کشته و زخمی شده و میرود که شرمساری دگری را به کلکسیون بدبختیهای  این ملت اضافه کنند.به نظر من در این حوادث چند نکته خیلی برجسته است:

1- ناآگاهی مردم افغانستان از دستورات دینی باعث میشود که هر چیزی را بنام دین بخورد آنها داد و احساسات دینی آنها را به غلیان درآورد، ورنه کدام معیار مسلمانی ما با مسلمانان دگر دنیا برابری میکند تا بمجرد شنیدن خبر سوزاندن قران این چنین واکنش نشاندهیم. همه میدانیم همجنسگرایی در اسلام تا چه اندازه مذموم و نکوهیده است ولی بعضی از مردم در کندهار و مزارشریف و بعضی جاهای دگر به این کار مشغول اند. جالب اینجا است که همین ملاها و کسانیکه این چنین احساسات مردم را تحریک میکنند، هیچوقت به آن اعتراض نکرده اند. بچه بازی افتخار در همین جاها افتخار پنداشته میشود و هیچکسی صدایش هم نمی براید. این نمونه ی کوچکی از هزاران مورد عدول از اساسات اسلام است که کسی توجه نمیکند. دین اسلام دین رحمت است و قران هم در واقع همان احکام قران و عمل به آن است. ما دستورات قران را عملا زیر پا میگذاریم و این خود قران سوزی است. در جریان ناآرامیهای بهسود، هم کوچیها ده ها قران را آتش زدند و مساجد را طعمه ی حریق کردند(اینجا ببینید) ولی هیچ صدای نه برآمد. طالبان نیزگاه و بیگاه مکاتب را با کتابخانه و قران یگجا میسوزانند. دریغ از یک اظهار تاسف.

2- مسئولیت مستقیم تمامی اینکارها بدوش نیمچه ملاهای است که این تظاهرات را سازماندهی میکنند و قطعا با طالبان هم سر و سری دارند. بدون تحریک آنها هیچکسی به سرک نخواهد آمد و اینکارها را نخواهند کرد.دولت باید در همچو مواردی سازماندهندگان تظاهرات را مورد بازخواست قراردهد تا جلوی سو استفاده از تجمعات قانونی گرفته شود. برخورد مسامحه آمیز با اینگونه جنایات عواقب زیانباری خواهد داشت.

3- طالبان و نیروهای هوادارآنان نیز از احساسات پاک مردم سو استفاده میکنند و سعی در برهم زدن آرامش در شمال کشور اند، امنیت ملی و نیروهای همسو در دولت باید هشیار باشند و اجازه ندهند تا آنجا به حمام خون تبدیل شود.البته کمکاری نیروهای پولیس و امنیت در اتفاق دیروز بخوبی مشهود است و باید در زمینه اقدامات لازم و ضروری صورت گیرد.

*******

روزنامه ی گاردین دیروز خبر از احصاییه ی جدید در هند داده بود. در این مقاله نوشته شده بود که نفوس هند حدود 17 درصد از کل نفوس دنیا را شامل میشود، درصد باسوادان هند هم از مرز هفتاد درصد گذشته است و درکل هند رشد سرسام آوری در بخشهای صحت، معارف و تحصیلات عالی و نیز تساوی جنسیت داشته است. ایران همسایه ی غربی ما هم رتبه ی اول تحقیقات علمی را در دنیا بخود اختصاص داده است و در ساحه های فزیک اتم، صنایع کیمیاوی و پتروشیمی، بیوتکنولوژی و تحقیقات زراعتی پیشرفتهای سریعی داشته است بطوریکه از نظر کمی از کشورهای مثل جاپان، بریتانیا و دگر کشورهای غربی پیش افتاده است. چین همسایه ی شمالشرقی ما هم که بزودی از امریکایی ها جلو خواهد زد. و همینطور دگر کشورهای همسایه شمال، شرق و جنوب. اما ما چی؟ فقط بلد شده ایم تظاهرات کنیم و انسانهای بیگناه را سر ببریم به جرم کاری که کسی دگری در امریکا انجام داده است. این کدام مسلمان است؟ آیا مسلمان همین است که ما ادعا میکنیم.

این رخدادها نشان میدهد که جوانان ما باید بیش از پیش به تلاشهای شان در جهت محو اندیشه های طالبانی ادامه دهند و درجهت محو این همه نیروهای شرور که گریبانگیر مردم افغانستان است مصمم و با اراده مبارزه کنند تا شاهد افغانستانی پویا و نوین باشیم.افغانستانیکه مردم آن با یک های ملا سر یک بیگناه را نبرند.کار سخت و دشوار است و مبارزه طولانی و زمانبر.